به گزارش شفقنا ورزشی، اپیدمی جنگ با سلاحی به نام “سنگ” در ورزشگاه غدیر اهواز، این بار هم کشتهای به جا نگذاشت، باز هم خطر از بیخ گوشمان گذشت و خدارحم کرد که به سوگ کسی ننشستیم. اما دلمان لرزیده و ترسیده از روزی که عزیزی رو به خاطر ندانمکاری برخی از دست بدهیم یا شاهد وارد شدن آسیبی باشیم که هیچ وقت جبرانش ممکن نیست.
“خونآشامهای” ورزشگاه غدیر اینبارهم جان آدمی را به سخره گرفته بودند و از بازی با سلامت همنوعانشان لذت میبردند و چنان نترس به سمت همدیگر سنگ پرتاب میکردند که انگار کینهای ابدی از هم به دل دارند. نه از کور شدن چشم سرباز احمدی در اصفهان درس عبرت گرفتند و نه در اندیشه وقایع تکراری فصل قبل استقلال اهواز و پرسپولیس لحظهای به فکر فرو رفتند.
سرنوشت قل خوردنهای این چهل تیکه دوستداشتنی یک روز با خندهای از ته دل و یک روز با اشک گوشه چشم به پایان رسیده است، اما در هیچ خطی از فلسفه اش؛ شکستن حرمت و حریم انسانی، ناسزا، تخریب، آسیب رسوندن به همنوع و رفتارهای غیر بشری تعریف نشده است.
تا بوده، قصه گردش توپ گرد با عشق عجین شده است، همون زمان که با معجزهاش کودک یا پیرمردی معلول از شوق گل زدن یا اندوه شکست از زمین به آسمان میپرد تا معلولیتشان را در مشتهای گره کرده به زانو دربیاورند. همان زمان که مادری دست به دعا میشود تا موفقیت فرزندانِ پا به توپ این آب و خاک را از پروردگار طلب کند، یا همان زمان که پدری با دستهای پینه بسته از صمیم قلب اهتزاز پرچم این سرزمین را فریاد میزند.
دفعه قبل در همین اهواز در قبال اظهارات برخی مسئولان در مورد پرتاب سنگهای جدا شده از سکوهای ورزشگاه غدیر لبخندی تلخ زدیم، اما این بار نه میتوانیم به سادگی از کنار کیلوسنگهای پرتاب شده به جسم انسانها بگذریم و نه میتوانیم بیتفاوت از خونآلود شدن چهره برخی تماشاچیان بیگناه به راحتی عبور کنیم.
مهد فوتبال ایران این روزها با بیتدبیری چه از سوی مسئولان و چه از طرف مردم به حریمی ناامن برای این پدیده تبدیل شده است، خطه ای که در رگ و خون مردمش فوتبال میجوشد و در کوچه پس کوچه هایش نبوغ فوتبال جریان دارد.
این هفته “منجلاب خون” به راه افتاده در اهواز، آینه تمام نمای سیمای زشتِ فوتبال ایران بود. همان زمان که ضجههای پسربچه ای در کنار برانکارد به خون آغشته پدرش مو به تن سیخ میکرد تا یکبار از خودمان بپرسیم به کدام دلیل جای “عشقبازیِ فوتبال” را با این “خونبازیِ لعنتی” معاوضه کرده ایم؟
انتهای پیام