شفقناورزشی: يك شركت خاص كه پيش از اين در طول يك فصل بعنوان اسپانسر پرسپوليس خودش را به فوتبال ايران معرفي كرد حالا مالك نفت تهران است. اما اين شركت كه زمان ادعای خريد پرسپوليس را بار رقم بيش از ٣٠٠ ميليارد تومان داشت، در همين زمان اسپانسرى اين باشگاه بارها خلف وعده كرد و نشان داد به اين سادگي ها نمي خواهد پول براي فوتبال خرج كند. با آن سابقه بد، آنها نفت تهران را با بدهي هايش خريدند.
به گزارش شفقناورزشی، اما در طول فصل گذشته به بهانه هاي عجيب و مختلف، از هزينه كردن شانه خالی كردند تا جايی كه علي دايی بارها عليه مديريت باشگاه مصاحبه كرد و دست اخر با قهرمان كردن اين تيم در جام حذفی، عنوان كرد در همه عمرش چنين مديرانی را نديده است و سريعا از نفت به سايپا رفت.
مشخص هست شركت مالك، قصد هزينه زياد در فوتبال را ندارد. تنها به فكر مطرح كردن خود بودند و هر روز يك بهانه جديد براي عدم پرداخت بدهي ها عنوان كردند. نكته جالب تر آنكه هنوز بازيكنان دو فصل قبل نفت از اين باشگاه طلبكار هستند كه از سيدجلال حسيني، بيرانوند و وحيد اميري مي شود نام برد.
انچه مشخص و مبرهن است، مديران جديد نفت تا درامدشان مشخص و تضمين نشود، حاضر به خرج كردن نيستند. انها حتی مدعي خريد پرسپوليس هم بودند در صورتی كه به هيچ وجه بودجه جاری براي يك فصل تيمي مثل نفت را هم نداشتند.
اين شركت در روزي كه قرار بود نفت را بخرد نسبت به بدهي هاي اين تيم اطلاعات كافي را داشت و طبيعتا اين دست از تجار، به زير و بم معامله آگاهي لازم را دارند و نمی شود قبول كرد، سرشان كلاه رفته است.
علي دایی بعنوان سرمربي تيم بارها مديريت را به ضعف و اهمال متهم كرد اما دريغ از يك پاسخ شفاف به اين انتقادات. آنها هوشمندانه با جيب خالي سراغ دايي رفتند تا به واسطه نام او، بازيكنان را آرام كنند. اما دايي علي رغم اينكه فرصت داشت با تيمش در اسيا بازي كند، بدون فوت وقت چمدانش را بست و رفت. او در مصاحبه ای تاريخي يك هفته قبل از فينال جام حذفی گفت؛ نفت را قهرمان می كنم و بعدش الفرار! دقيقا همان كار را هم كرد.
بازيكنان سرشناس نفت يك به يك از اين تيم جدا شدند و مالكان هميشه در سايه اين تيم بدون نگرانی به دنبال يك نام جذاب ديگر برای هدايت تيم شان رفتند.با جيب خالي علی كريمی را آوردند و به او گفتند كه همه هزينه ها را مي دهيم.اگر كريمي ذره ای به هوش تجاری علی دايی ايمان داشت متوجه می شد چرا دايی تيمش را آسيايي كرد و حاضر به بقا نشد.مالكان نفت به هر دليلي نمي خواهند پول خرج كنند. انها هر بار يك جای انتقال را بهانه مي كنند و مدعي اند اينجا ايراد دارد و حاضر به هزينه نيستند.
تعجب آور است چرا مرد باهوشي مثل كريمي، خام وعده های عجيب اين مديران شده است؟ انها فصل قبل دايي و بازيكنانش را به ستوه آوردند و طبيعتا آش و كاسه براي اين فصل هم همان است . گويا كريمي هم متوجه عمق فاجعه شده و حالا گفته مي شود مديران شعبده باز نفت طي يك چشم بندي مي خواهند فركی را به جاي كريمی بياورند. طبيعتا با اين جا به جايي بسياری از بازيكنان نفت كه فعلا قرارداد نبستند خواهان خروج مي شوند.
شركت مالك نفت تهران، مشخص نيست دقيقا به چه علت وارد كارزار فوتبال شده اما سوال اصلي اين است كه چرا فدراسيون فوتبال تا اين حد با اين مديران راه مي آيد؟ چرا با اين حجم بدهي و صف طولاني طلبكاران كه يك سرش ستاره هاي فعلي پرسپوليس اند و سر ديگر كادر فني استقلال، فدراسيون اجازه حضور اين تيم را در ليگ هفدهم صادر كَرده است؟
بازي با اسم دايي و كريمي آنها را ورد زبان ها كرده و دقيقا به دنبال كشاندن رسانه ها به سوي باشگاه خود هستند اما نمي خواهند در سال بيش از دو سه ميليارد هزينه كنند.
در صورتي كه در اروپا به سادگي چنين تيم هايي را از ليگ حرفه اي اخراج و يا به يك رده پايين تر تبعيد مي كنند، در فوتبال ما، هيچ نيرويي براي مقابله با اين روش تيمداري فقيرانه وجود ندارد. كريمي دير يا زود مي رود و هر كسي بخواهد بيايد حتی حسين فركی، با جيب خالي و بازيكنان ناراضی و اعتصابات دنباله دار، قادر به انجام هيچ كاري نيست.
علي دايی يك فصل تمام خون دل خورد و در انتها تنها گفت؛ در همه عمرم چنين مديريتي نديده بودم.فدراسيون فوتبال از طلبكاران ميلياردي نفت مطلع است، مهدي تاج مى داند شركتي كه مالكيت نفت را به اصطلاح تصاحب كرده است، قصد پول خرج كردن ندارد و ادامه حضور نفت در ليگ برتر مصادف است با طولاني شدن صف طلبكاران كيلومتري اين تيم.
نفت نماينده ايران در آسياست و دو احتمال در اين بين وجود دارد؛ نخست اينكه شايد كنفدراسيون فوتبال آسيا كه بر خلاف فدراسيون ايران، به موضوع بدهي باشگاه ها حساسيت دارد، اجازه حضور نفت بي پول را صادر نكند و احتمال ديگر؛ اگر نفت در هر صورتي به آسيا برود با اين دست خالي و تيم بي بازيكن، تبديل به زنگ تفريح گروهش خواهد شد. از اين رو بهتر است فدراسيون فوتبال، خيلي سريع يكبار بصورت جدي، وارد موضوع تا تكليف اين مديريت جادويي مشخص شود. شايد باحذف نفت از ليگ برتر ، وزارت خانه متمول نفت ، تيمش را از اين شركت عجيب و هميشه بي پول پس بگيرد و يا اينكه تكليف انتقال درست درمان اين تيم با بدهي هاي چند ده ميلياردي اش، يك بار براي هميشه مشخص شود.
شايد مقصر اين بلبشو هم امثال علي كريمي بودند كه از فرار دايي درس عبرت نگرفتند و به قيمت هيچ وارد شوي نفت تهران شدند.تيمي كه بازيكن ندارد، زمین ندارد، هيچ چيز ندارد و فقط به دنبال نمايش در رسانه هاست يا انتخاب مردان معروف فوتبال بعنوان سرمربي.
خروج كريمي و اخراج نفت از ليگ برتر بهترين راهكار براي شركت هايي است كه براي مطرح كردن نام خود سراغ فوتبال مى آيند اما حاضر به خرج كردن پول نيستند. اميد آن مى رود، تاج ديگر فريب وعده هاى سريالي را نخورد.خروج كريمي مي تواند سراغاز اتفاقات خوب براي پاك شدن ليگ ما از اين دست از شعبده بازان باشد.
انتهای پیام