شفقنا ورزشی – چند سالی است که پست دروزاه بانی در تیم ملی و تیم های باشگاهی از وضعیت آرمانی خارج شده و با فراز و نشیب های مستمری مواجه شده است.
به گزارش شفقنا ورزشی بعد از خداحافظی غیر منتظره مهدی رحمتی از تیم ملی، تیم ملی ایران دروازه بانان متعددی به خود دیده است. رحمان احمدی، علی رضا حقیقی، دانیال داروی، سوشا مکانی، حامد لک، محسن فروزان، رشید مظاهری، محمد رضا اخباری و علی رضا بیرانوند در عرض 4 سال به شکل متناوب به تیم ملی دعوت شده اند.
در این بین دروزاه بانان دیگری نیز در تیم های باشگاهی خود عرض اندام داشته اند وحید شیخ ویسی، حامد فلاح زاده، شهاب گردان و سپس سید حسین حسینی و میلاد فراهانی و پیام نیازمند از این جمله اند.
جالب آنکه در شرایط فعلی تقریبا هیچکدام از دروازه بانان به شکل پیوسته نتوانسته اند خود را در اوج نگاه دارند و بعد از درخشش در چند بازی با افت های جدی روبرو بوده اند.
نمونه روشن در تیم ملی از علی رضا حقیقی تا سوشا مکانی و مظاهری و اخباری و حالا بیرانوند است که عموما با افت شدید مواجه شده و صلابتی ندارند. و چه بسا اگر خصوصیات دفاعی تیم ملی نبود تعداد بالای گل خورده و با ضریب اشتباهات بالایی می داشتند. اخیرا که دفاع پرسپولیس قدری متزلزل شد نتیجه عملکرد بیرانوند برای همه آشکار شد. همه می دانیم کلین شیت هایی که بدون یک شوت در چارچوب دروازه اتفاق می افتد ملاک درستی برای ارزیابی دروازه بانان نیست.
این وضعیت عموما ناشی از عادت اشتباهی است که کی روش به فوتبال ایران وارد کرد. به رغم ثبات دروازه بانی در تیم های مطرح دنیا، کی روش در برخورد واکنشی با مهدی رحمتی و برای اثبات اینکه دروازه بانان زیادی می توانند بعد از او در چارچوب تیم ملی نقش ایفا کنند هر چند وقت دروزاه بانان جدیدی را به تیم ملی دعوت کرد. غافل از اینکه این بی ثباتی هم اعتماد به نفس دروازه بان اصلی تیم ملی را از او می گیرد و هم انگیزه دروازه بانان ذخیره که یک روز دعوت می شوند و روز دیگر خط می خورند به کلی تخریب می کند. نتیجه این شد که از همه دروزاه بانان دعوت شده به تیم ملی در این 5 سال جز سایه ای باقی نمانده است.
همین وضعیت به باشگاه ها نیز سرایت کرد و به محض کمترین برخورد بین دروازه بان اصلی تیم با سرمربی یک دروزاه بان جوان جایگزین دروزاه بان اصلی شد و طبیعتا ممکن بود در یکی دو بازی اول نیز به دلیل انگیزه بالا بدرخشند اما در بلند مدت چیزی جز افت دروازه بانی نصیب تیم ملی و تیم های باشگاهی ما نشد. دیگر عادت شده است که هر روز خبر یمنتشر شود که فلان دروازه بان جوان پس از یک بگو کگوی ساده حایکزین دروزاه بان اصلی شده است و در این مورد فرقی بین تراکتور و ذوب آهن و پیکان و سایپا و نفت آبادان و سپاهان و نفت تهران و … نیست.
دروازه بان ها به دلیل ثبات بیشتر طبیعتا نقش و نفوذ بیشتری در تیم دارند و از استوانه های تیم هستند و سرمربیان باید با شناخت از منزلت دروزاه بانان و دروزاه بانی در تقویت این پست بکوشند نه این که با کوجکترین برخوردی به فکر جایگزینی دروزاه بان دیگری بیفتند.
البته رسانه ها نیز کم تقصیر نیستند. وقتی از منظر حرفه ای به این پست نگریسته نشود و انتقادی صورت نگیرد طبیعتا سرمربیان راه آسانتر را انتخاب می کنند. آنان یکی دو سال در یک تیم هستند و چه بسا بعضا کاری به آینده تیم نداشته باشند. در حالی که نگاه بلند مدت به این پست یک ضرورت کار حرفه ایست. از سوی دیگر وقتی ملاک ارزیابی صرفا کلین شیت می شود و نه تعداد مهار موثر، نتیجتا عملکرد خط دفاعی تیم های قوی نظیر پرسپولیس به نام دروازه بان نوشته می شود درحالی که اساسا مهاری اتفاق نیفتاده تا ارزیابی درستی صورت بگیرد. قطعا نمی توان کلین شیت های بی دردسر مثلا بیرانوند را با کلین شیت دروزاه بان یک تیم ته جدولی که شاید مجبور باشد در یک بازی 7 مهار سخت داشته باشد یکی دانست.
در هر صورت باید بپذیریم که با بحران دروزاه بانی روبرو شده ایم و بعد از حجازی و عابدزاده و رحمتی هنوز نتوانسته ایم دروزاه بانانی مطمئن که حضوری مستمر و بدون افت در سطح ملی داشته باشند به فوتبال کشور معرفی کنیم و چه بسا این محصول عملکرد آقای کی روش و نگاه غیر حرفه ای سرمربیان وطنی و برخی رسانه ها به این پست باشد.