شفقناورزشی- مهدی خشندیش: «اخلاق ورزشی» این واژه ای است که خیلی از بزرگترها یا حتی خود ما وقتی کسی کار نیکی انجام می دهد به او می گوییم« قربان اخلاق ورزشیت برم». این یک ادبیات عامیانه است که احتمال تا امروز زیاد شنیده ایم. یک چیزی مثل « دمت گرم بامعرفت» عباراتی عامیانه که می توان معانی مختلفی در آن یافت. در همین فرهنگ کوچه بازار بود که در زورخانه های ما آیین جوانمردی را ترویج می دادند. معانی که در این فرهنگ زورخانه ای در کوچه و بازار و بین توده های مردم معنا می گرفت عبارت بود از شفقت، سخاوت، از خود گذشتگی، خداترسی، مروت و …
ریشه اخلاق ورزشی جدا از خود واژه اخلاق نیست و در بر گیرنده تعابیری از رفتارهای نیکو نسبت به دیگران است. رفتارهایی که از فرهنگ و اعتقادات ما سرچشمه گرفته است. اخلاقی که در آن نفس مهار می شود و با همه توان در خدمت به هم نوع در راه رضای خدا قرار می گیرد.اخلاق ورزشی در فرهنگ قدیم ما ریشه دارد، بطوری که آیین جوانمردی قسمتی از اخلاق نیکوی افراد در جامعه ایرانی بوده است. معنویت و صفات نیکو اخلاق جوانمردی این با مسئله ای مادی مانند ورزش هم خوانی پیدا کرده و در عیاری ملموس خود را در رفتار اجتماعی و خرده فرهنگ های مختلف ایران نشان داده است. از کاسب تا هنرمند از سیاستمدار تا جامعه شناس همگی از این که پیرو ایین جوانمردی که همان فرهنگ غنی دینی و ملی ما است ، افتخار می کردند.
زمانی ورزش در ایران ماننده آیینی حکیمانه بود که در آن پهلوان تربیت می کردند. پهلوانانی که فقط به زور بازو شهرت نداشتند بلکه معروف بودند به افرادی که دین شان را به هوای نفس خود نمی فروختند، دنیای زودگذر را با بهشت جاودانی و رضوان الهی عوض نمی کردند. و در یک کلام رضایت خدا را بر خشنودی خودشان ترجیح می دادند. به عبارتی دیگر پهلوانانی که جوانمرد بودند.
مرام پهلوانی ورزش را از یک امر کاملا جسمی و فیزیکی بیرون آورد و توده های مختلف مردم را مجذوب خود کرد. البته باید اذعان داشت که این خصوصیت ورزش است که با عقاید و باورها ترکیب می شود و به آنها شدت و قدرت می بخشد. ورزش در ذات خود، خودسازی و باورهای مثبت و سازنده را تقویت می کند.شاید به همین سبب است که ورزشکاران در جامعه تبدیل به الگو میشوند.
امروزه ورزش به علت اینکه وارد رقابت های حرفه ای شده و در آن شکست حریف برای رسیدن به قهرمانی و همچنین رسیدن به مقام های ورزشی مانند المپیک، جام جهانی و …. به یک اصل تبدیل شده بیشتر روحی مادی پیدا کرده است. روح ورزش امروز مبارزه ای است برای پیروزی؛ ورزشکاران برای اینکه رقیب خود را ناکام کنند دست به تمریناتی سخت می زنند تا هر طور شده به این مهم دست پیدا کنند. در چنین شرایطی اخلاق ورزشی در چهارچوبی به عنوان اخلاق حرفه ای خلاصه شده؛ اخلاقی که بیشتر همان تلاش همه جانبه ای است برای شکست دادن حریف و بالابردن جام های پیروزی و افتخارات فردی هرچند که در این افتخارات فردی امکان دارد مردم یک کشوری نیز سهیم شوند.
در دنیای مدرن ورزش به رسانه ها پا گذاشته و از بخش های مشتری جمع کن تمام رسانه ها گردید. همان ورزشی که روزی مرام پهلوانی با ویژگی های یاد شده در آن پرورش پیدا می کرد، امروز تبدیل به یک کالای تبلیغاتی برای مصرف شده است. یک وسیله سرگرم کننده برای مردم و مناسب برای رسانه های خبری و غیره. در واقع امروز مبارزه ای که چه در زمین فوتبال و چه در تشک کشتی یا هر جای دیگر کسی را به هیجان نیاورد و سرگرم کننده نباشد دیگر ارزش تجاری و خاص خود را از دست می دهد.
البته نباید این ویژگی های جدید را تماما نفی کرد. چراکه هر کدام از این ویژگی ها می تواند در جای خود مفید باشد.امکان دارد چرخ اقتصادی را بچرخاند و در این دنیای کلیک و اطلاعاتی شده، تبدیل به سرگرمی حداقل بی ضرری گردید.
به نظر نگارنده مسئله ای که مهم است رفتارهای فردی ورزشکاران در حوزه های مختلف ورزشی است. یک ورزشکار هرچقدر هم قوی و قدرتمند باشد و در میدان مسابقه هم رعایت قوانین را کند دلیلی بر داشتن صفات نیکوی رفتاری آنچنان که گذشتگان ما در عرصه های مختلف از خود نشان می دادند، نیست. این به این معنی است که ورزشکاران می توانند در حوزه های غیر ورزشی افرادی ضعیف در حوزه اخلاقی و رفتاری شوند. کمااینکه بسیاری از ورزشکاران غربی دچار چنین عارضه ای هستند. البته اخیرا در ورزش ما نیز چنین مسائلی به چشم می خورد که می تواند نشان دهنده خلاء و نبود الگوی اخلاقی و تلاش های فردی برای خودسازی ورزشکاران ما باشد.
در چنین شرایطی نیازمند احیاء مجدد اخلاق و مرام پهلوانی و فرهنگ جوانمردی هستیم. ورزش همواره با پرورش و خودسازی همراه است. حتی ورزش به عنوان سرگرمی نیز به نوعی به خودسازی می پردازد. نکته ای که اینجا بیش از پیش اهمیت پیدا می کند خودسازی فیزیکی و روحی و معنوی است. تهی شدن ورزش امروز از اخلاق دلیلی بر پرورش یکجانبه جسم است.
چنین مسئله ای ذاتا با فلسفه ورزش مغایرت دارد. در دنیای امروز ورزش مخصوصا کشور عزیزمان ایران ما نیازمند این هستیم که اخلاق ورزشی به همان تعریف سنتی خود دوباره احیاء شود. این مسئله فرهنگی نه تنها در ورزشکاران بلکه در تمام آحاد جامعه تاثیر گذار است. آنچه میتوان از آیین جوانمردی و ورزشهای سنتی آموخت این مهم است که آنها شخصیت، روان و فکر خود را هم با بدن پرورش میدادند و ورزش یک امر همه جانبه و همه شمول بود.
انتهای پیام