عادت كرده ايم به اينكه قبل از مرگ نبينيم و نشنويم، نه دردهاي يكديگر را، نداري هاي يكديگر را و نه آنچه زندگي ديگري را به زجر آغشته است.
به گزارش خبرنگار شفقنا ورزشي، اینبار نوبت به همایون بهزادی رسید، درست چند روز پس از فوت رضا احدی تا باز هم شوکی دیگر به فوتبال ایران وارد شود. بهزادی چندسالی در بستر بیماری به سر برد، مسیر ستاره بی چون و چرای آن سال های فوتبال ایران از بیمارستان به پردیس ( محل زندگی اش) خلاصه شده بود و در این مسیر همسرش بود که همانند دوستان در خوشی شریک، تنها در شادی ها بهزادی را همراهی نکرد، که در تنهایی ها و بیماری ها نیز مرد زندگی اش را تنها نگذاشت.
به عقیده برخی بزرگان فوتبال، بهزادی جزو پنج فوتبالیست برتر تاریخ ایران است. او که در گلزنی و ویژگی های تهاجمی از بی بدیل ترین ها بود، سال های پایانی را با بی مهری گذراند هرچند هرگز شکایتی نکرد. بهزادی که با فراموشی کوتاه مدت رو به رو شده بود از مشکلات ریوی نیز رنج می برد تا اینکه در نهایت در سن 74 سالگی درگذشت. بهزادی پیش از این بارها در بیمارستان بستری و ترخیص شده بود و در دوسال آخر عمرش چندان حال و روز خوشی نداشت.
مرده پرستی…
گویا این مسئله به ویژگی فرهنگی ما ایرانی ها تبدیل شده است. اینکه تا می توانیم در زمان زنده بودن یکدیگر را نبینیم و قدر یکدیگر را ندانیم. بهزادی به دورترین نقطه پایتخت نقل مکان کرده بود، منزلی کوچک در حاشیه شهر، حال چه دلیل این جابه جایی آلودگی هوا باشد و چه مشکلات مالی…اما این حق بهزادی نبود.
باشگاهی که برای او سال ها تلاش کرد و از جان مایه گذاشت در روزهای سخت زندگی او کجا بود؟ مسئولانی که تمام دغدغه شان رسانه ای شدن بود و جذب ستاره ها و پرداخت قراردادهای میلیاردی، در روزهای بد و تلخ زندگی بهزادی کجا بودند؟ در روزهایی که بهزادی مادام در بیمارستان بستری می شد و ترخیص، روزهایی که نیازمند حمایت بود و کمک، آقایان کجا بودند…
سریال حجازی، نوروزی، بهزادی و…
این اتفاق یک سریال ادامه دار است. اینکه حجازی ها، نوروزی ها و بهزادی ها را در زمان حیات نادیده می گیریم و پس از مرگ از آن ها اسطوره می سازیم، گویا بت سازی به ویژگی جدایی ناپذیر فوتبال ایران تبدیل شده است. گویا خصیصه مدیران نامدیر فوتبال ایران است که غنیمت های خود را نادیده بگیرند و پس از مرگ تا می توانند یاد و خاطرات را زنده نگه دارند، انگار نه همین دیروز بود که بهزادی روی تخت بیمارستان قرار گرفته بود و خبری از دوستان نبود. دوستانی که نه بر بالینش حاضر شدند و نه در روزهای سخت باری از دوش بهزادی برداشتند، حال باید منتظر ماند و دید تا آقایان باز هم از تریبیون هایشان بهزادی را به مثابه یک اسطوره تمام نشدنی و فراموش نشدنی بخوانند، ای کاش کسی بود و این مرده پرستی را از نطفه خفه می کرد.
انتهای پیام
برای عضویت در کانال تلگرام شفقناورزشی روی لینک زیر کلیک کنید:
https://telegram.me/sportshafaqna