شفقنا ورزشی _کارلو آنچلوتی در مورد بازگشتش به سری A و شرایط تیم ناپولی روز گذشته گفتوگوی مفصلی با هفته نامه «فرانس فوتبال» داشت.
به گزارش شفقنا ورزشی، کارلو آنچلوتی، مربی صاحب سبک فوتبال ایتالیا پس از مدتها دوری دوباره به سری A برگشته تا این بار ناپولی را به روزهای خوب گذشته برگرداند. کارلتو که در زمان حضور کمش در این باشگاه توانسته اثرش را بگذارد باید امروز در یکی از حساسترین بازیهایش در لیگ قهرمانان اروپا به مصاف پاریسنژرمن برود؛ باشگاهی که خودش یکی از پایهگذاران این تیم در عصر جدید بود. کارلتو که سالهای زیادی را در سطح اول فوتبال دنیا مربیگری کرده روز گذشته گفتوگوی مفصلی با هفته نامه «فرانس فوتبال» داشته که بخشی از آن را از نظر میگذرانید.
*شما بعد از ۹ سال دوباره به سری A ایتالیا برگشتید. در این مدت، لیگ ایتالیا در خیلی از زمینهها پسرفت کرده است. به نظر شما چرا؟
زمانی بود که سری A ایتالیا بهترین لیگ اروپا بود، چون بزرگترین کارخانهها و مؤسسات ایتالیایی در باشگاهها سرمایهگذاری میکردند. برلوسکنی، موراتی و بقیه رهبران صنعتی ایتالیا… خب این موضوع قدرت مالی زیادی به باشگاهها میداد که بهترین بازیکنان دنیا را به این لیگ بیاورند. بعداً با بحرانهای اقتصادی که به وجود آمد این موضوع رنگ باخت. فقط یوونتوس بود که دوام آورد و با قدرت اقتصادی خوبی که داشت پیش رفت. برای بقیه باشگاهها ماندن در سطح بالا، کار دشواری بود ولی وضعیت مالی تنها دلیل نیست.
*منظورتان چیست؟
بحران آموزش و کشف استعداد در ردههای پایه هم در ایتالیا پررنگ است. این موضوع قبلاً وجود نداشت. الان در شرایط سختی هستیم. برخی از جوانان مستعد هستند که باید بتوانند تواناییهایشان را بسط دهند. فکر میکنم در دو، سه سال آینده این موضوع را به وضوح ببینیم.
*یعنی به همین خاطر بود که با وجود اصرارهای زیادی شما نپذیرفتید سرمربی تیم ملی ایتالیا شوید؟ تصور میکردید ریسک زیادی دارد؟
نه، ارتباطی نداشت. تیم ملی ایتالیا را رد کردم، چون احساس میکنم در مرحلهای از زندگی حرفهایام هستم که هنوز هم تمایل دارم هر روز سرتمرین باشم. در تیم ملی هر یک ماه، سه روز میخواهد بروی سر تمرین. دلیلش همین بود.
*بعد از نپذیرفتن پیشنهاد سرمربیگری در تیم ملی ایتالیا رفتید و سرمربی ناپولی شدید؛ همان تیمی که در دهه ۸۰ میلادی جدالهای خاطرهانگیزی در ترکیب میلان با آن داشتید.
آن زمان ناپولی تیم متفاوتی بود؛ آنها یک هدف مشخص داشتند؛ دیگو مارادونا. همه چیز در شهر و باشگاه حول او میچرخید؛ نمیتوانید تصور کنید چقدر مورد توجه بود. به نظرم در تاریخ بینظیر بود. هنوز هم در این شهر (ناپل) مارادونا خدای فوتبال است. من روبهروی او بازی کردم و حریف مستقیمش بودم؛ باورنکردنی بود. بدون تردید قویترین بازیکنی بود که روبهرویش بازی کردهام. این روزها ناپولی متفاوتی داریم؛ مارادونا نداریم ولی یک تیم سطح بالا با جوانها ساختهایم. الان سال هاست ناپولی خوب بازی میکند، پس تواناییهای فنی داریم. من فقط تلاش کردهام کمی تجربه به این تیم منتقل و کمک کنم شخصیت بیشتری داشته باشند و در لحظاتی که کمتر خوب بازی میکنیم شجاعت داشته باشیم.
*در فصول اخیر شما همیشه هدایت تیمهایی را داشتید که قدرت مالی زیادی داشتند ولی ناپولی چنین قدرتی ندارد. شیوه کاری تان را تغییر دادهاید؟
شیوه کاری که همان است: راهی پیدا کنیم تا بازیکنان در کار تیمی بهتر ظاهر شوند و خودشان هم پیشرفت کنند. تفاوت اساسی در پروژه است؛ در میلان، چلسی، پاریس، رئال و یا بایرنمونیخ تو مربی میشوی تا خیلی زود تیم را قهرمان کنی. در ناپولی پروژه این است که راه پیشرفت ادامه داشته باشد.
*اگر ناپولی هیچ جامی نبرد از این نمیترسید که بگویند شما شکست خوردهاید؟
چرا. من رتبه دوم را دوست دارم؛ یک مبارز هستم. نباید اشتباه کنیم، ناپولی هم تیم مبارزی است. ما کاملاً قانع شدهایم که در پایان میتوانیم به هدفمان برسیم. آنقدر تجربه دارم که بدانم یک مربی قبل از هرچیز با نتایجی که میگیرد قضاوت میشود ولی فقط قهرمان شدن نیست که میتواند کیفیت کار را مشخص کند به ویژه اینکه شما تیم جوانی داشته باشید که نیازمند یادگیری هستند.
*کیلینی گفته گواردیولا هویت فوتبال ایتالیا را ویران کرده، چون مربیها بیش از اندازه سعی میکنند از او تقلید کنند در حالی که نه ابزار پپ را دارند نه شایستگیهایش را. شما در این مورد چه نظری دارید؟
پپ گورادیولا در تاریخ این رشته ورزشی با ارائه یک فوتبال مالکانه و تصمیمگیریهای دقیق اثرش را گذاشته؛ به ویژه اینکه او برنامههایش را به لطف بازیکنان بزرگی از جمله مسی، ژاوی، اینیستا و بوسکتس عملی کرده است. خب از آنجا که او توانست تقریباً همان فوتبال را در بایرنمونیخ و حالا در منچسترسیتی پیاده کند کاملاً ذهنها را درگیر خودش کرده است. با این حال، خطر اصلی میتواند این باشد که شما بخواهید از شیوه گورادیولا کپی برداری کنید در حالی که اگر گواردیولا و بازیکنانی که او در اختیار دارند را بشناسید، میدانید که چقدر کار دشواری است. اینکه آدم در سرش یک استراتژی داشته باشد خیلی خوب است ولی مهمترین چیز این است که استراتژیات به درد بازیکنانی بخورد که در اختیار داری.
*خب الان صحبت از سبک گواردیولا، سبک کلوپ، سبک کونته و … است. سبک آنچلوتی چیست؟
سبک مشخصی نیست، چون من سیستم بازیام را براساس شخصیت بازیکنانی که در اختیار دارم مشخص میکنم. بعضی از مربیان سعی میکنند بازیکنانشان را وارد سبکی که خودشان دارند کنند، من، به بازیکنانی که دارم نگاه میکنم و سیستم متناسب با آنها را پیاده میکنم. به علاوه میتوانم سیستم بازی را با سیستم بازی حریف وفق بدهم. به نظرم اینکه آدم سیستم بازی مشخصی داشته باشد خودش یک محدودیت است.
*شما ابتدای صحبت تان درباره مارادونا گفتید. حالا یک ستاره دیگر یعنی کریستیانو رونالدو به سری A آمده، معنی اش این است که لیگ ایتالیا در حال بازگشت به اوج است؟
آمدن کریستیانو سیگنالی قوی برای چهره لیگ ایتالیاست. ایتالیا سالیان زیادی لیگ ستارهها بود؛ مارادونا، پلاتینی، زیدان، رونالدو، شوچنکو، کاکا، ایبرا… در ۱۰ سال گذشته دیگر این روند کاهشی بوده است. آمدن کریستیانو اعتبار به همراه خواهد داشت. او یک حرفهای فوق العاده است. تنها عیب رونالدو این بود که به یوونتوس رفت! (میخندد) این موضوع کار ما را سختتر میکند.
*شما باشگاههای بزرگی را در ایتالیا، اسپانیا، آلمان، انگلیس و فرانسه هدایت کرده اید. دیگر چه کاری مانده که انجامش بدهید؟
اینکه شب بزرگی مثل آنچه که برابر لیورپول رقم زدیم (بردن یک بر صفر این تیم در لیگ قهرمانان با ناپولی) را دوباره تجربه کنم. مثل همین شبی که قرار است برابر پاریسنژرمن داشته باشیم. الزاماً دنبال پیروزی نیستم ولی میخواهم لحظات بزرگی را تجربه کنم.
*خب صحبت از پاریسنژرمن شد. وقتی شما سال ۲۰۱۲ به این تیم رفتید، پروژه تان براساس مکتب ایتالیایی ساخته شد؛ شما و لئوناردو و کلی از بازیکنانی که از سری A بردید. چرا؟
فکر نمیکنم چنین خواستهای بود که بخواهد تیم براساس مکتب ایتالیایی شکل بگیرد. طبیعتاً چنین خواستهای بود که براساس مکتب سطح بالا، حرفهایگری و قابلیتهای فنی بالا تشکیل شود و ذهنیت برنده شدن به این تیم منتقل شود. در این برنامه نقش ایبرا کلیدی بود. خود من از سفر به پاریس چیزهای زیادی آموختم.
*حالا اگر صادقانه پاسخ دهید، بازگشتتان به پارک دوپرنس تأثیری در احساستان دارد؟
بله. همیشه دیدن دوستان لذتبخش است به ویژه اینکه من خودم پاریس و این ورزشگاه را دوست دارم. اینکه ببینی این باشگاه بزرگ شده، زیباست. پاریسنژرمن الان یکی از بهترینهای اروپاست. پاریس میتواند لیگ قهرمانان را ببرد، این موضوع قطعی است. در عوض، آخرین باری که به پارک دوپرنس برگشتم، همین سال پیش با بایرنمونیخ، شرایط برای ما خوب پیش نرفت؛ ما ۳ بر صفر باختیم و بعد از آن بازی از باشگاه اخراج شدم. خب پس باید این دفعه حواسم جمع باشد! (میخندد).
*شما بعد از ۹ سال دوباره به سری A ایتالیا برگشتید. در این مدت، لیگ ایتالیا در خیلی از زمینهها پسرفت کرده است. به نظر شما چرا؟
زمانی بود که سری A ایتالیا بهترین لیگ اروپا بود، چون بزرگترین کارخانهها و مؤسسات ایتالیایی در باشگاهها سرمایهگذاری میکردند. برلوسکنی، موراتی و بقیه رهبران صنعتی ایتالیا… خب این موضوع قدرت مالی زیادی به باشگاهها میداد که بهترین بازیکنان دنیا را به این لیگ بیاورند. بعداً با بحرانهای اقتصادی که به وجود آمد این موضوع رنگ باخت. فقط یوونتوس بود که دوام آورد و با قدرت اقتصادی خوبی که داشت پیش رفت. برای بقیه باشگاهها ماندن در سطح بالا، کار دشواری بود ولی وضعیت مالی تنها دلیل نیست.
*منظورتان چیست؟
بحران آموزش و کشف استعداد در ردههای پایه هم در ایتالیا پررنگ است. این موضوع قبلاً وجود نداشت. الان در شرایط سختی هستیم. برخی از جوانان مستعد هستند که باید بتوانند تواناییهایشان را بسط دهند. فکر میکنم در دو، سه سال آینده این موضوع را به وضوح ببینیم.
*یعنی به همین خاطر بود که با وجود اصرارهای زیادی شما نپذیرفتید سرمربی تیم ملی ایتالیا شوید؟ تصور میکردید ریسک زیادی دارد؟
نه، ارتباطی نداشت. تیم ملی ایتالیا را رد کردم، چون احساس میکنم در مرحلهای از زندگی حرفهایام هستم که هنوز هم تمایل دارم هر روز سرتمرین باشم. در تیم ملی هر یک ماه، سه روز میخواهد بروی سر تمرین. دلیلش همین بود.
*بعد از نپذیرفتن پیشنهاد سرمربیگری در تیم ملی ایتالیا رفتید و سرمربی ناپولی شدید؛ همان تیمی که در دهه ۸۰ میلادی جدالهای خاطرهانگیزی در ترکیب میلان با آن داشتید.
آن زمان ناپولی تیم متفاوتی بود؛ آنها یک هدف مشخص داشتند؛ دیگو مارادونا. همه چیز در شهر و باشگاه حول او میچرخید؛ نمیتوانید تصور کنید چقدر مورد توجه بود. به نظرم در تاریخ بینظیر بود. هنوز هم در این شهر (ناپل) مارادونا خدای فوتبال است. من روبهروی او بازی کردم و حریف مستقیمش بودم؛ باورنکردنی بود. بدون تردید قویترین بازیکنی بود که روبهرویش بازی کردهام. این روزها ناپولی متفاوتی داریم؛ مارادونا نداریم ولی یک تیم سطح بالا با جوانها ساختهایم. الان سال هاست ناپولی خوب بازی میکند، پس تواناییهای فنی داریم. من فقط تلاش کردهام کمی تجربه به این تیم منتقل و کمک کنم شخصیت بیشتری داشته باشند و در لحظاتی که کمتر خوب بازی میکنیم شجاعت داشته باشیم.
*در فصول اخیر شما همیشه هدایت تیمهایی را داشتید که قدرت مالی زیادی داشتند ولی ناپولی چنین قدرتی ندارد. شیوه کاری تان را تغییر دادهاید؟
شیوه کاری که همان است: راهی پیدا کنیم تا بازیکنان در کار تیمی بهتر ظاهر شوند و خودشان هم پیشرفت کنند. تفاوت اساسی در پروژه است؛ در میلان، چلسی، پاریس، رئال و یا بایرنمونیخ تو مربی میشوی تا خیلی زود تیم را قهرمان کنی. در ناپولی پروژه این است که راه پیشرفت ادامه داشته باشد.
*اگر ناپولی هیچ جامی نبرد از این نمیترسید که بگویند شما شکست خوردهاید؟
چرا. من رتبه دوم را دوست دارم؛ یک مبارز هستم. نباید اشتباه کنیم، ناپولی هم تیم مبارزی است. ما کاملاً قانع شدهایم که در پایان میتوانیم به هدفمان برسیم. آنقدر تجربه دارم که بدانم یک مربی قبل از هرچیز با نتایجی که میگیرد قضاوت میشود ولی فقط قهرمان شدن نیست که میتواند کیفیت کار را مشخص کند به ویژه اینکه شما تیم جوانی داشته باشید که نیازمند یادگیری هستند.
*کیلینی گفته گواردیولا هویت فوتبال ایتالیا را ویران کرده، چون مربیها بیش از اندازه سعی میکنند از او تقلید کنند در حالی که نه ابزار پپ را دارند نه شایستگیهایش را. شما در این مورد چه نظری دارید؟
پپ گورادیولا در تاریخ این رشته ورزشی با ارائه یک فوتبال مالکانه و تصمیمگیریهای دقیق اثرش را گذاشته؛ به ویژه اینکه او برنامههایش را به لطف بازیکنان بزرگی از جمله مسی، ژاوی، اینیستا و بوسکتس عملی کرده است. خب از آنجا که او توانست تقریباً همان فوتبال را در بایرنمونیخ و حالا در منچسترسیتی پیاده کند کاملاً ذهنها را درگیر خودش کرده است. با این حال، خطر اصلی میتواند این باشد که شما بخواهید از شیوه گورادیولا کپی برداری کنید در حالی که اگر گواردیولا و بازیکنانی که او در اختیار دارند را بشناسید، میدانید که چقدر کار دشواری است. اینکه آدم در سرش یک استراتژی داشته باشد خیلی خوب است ولی مهمترین چیز این است که استراتژیات به درد بازیکنانی بخورد که در اختیار داری.
*خب الان صحبت از سبک گواردیولا، سبک کلوپ، سبک کونته و … است. سبک آنچلوتی چیست؟
سبک مشخصی نیست، چون من سیستم بازیام را براساس شخصیت بازیکنانی که در اختیار دارم مشخص میکنم. بعضی از مربیان سعی میکنند بازیکنانشان را وارد سبکی که خودشان دارند کنند، من، به بازیکنانی که دارم نگاه میکنم و سیستم متناسب با آنها را پیاده میکنم. به علاوه میتوانم سیستم بازی را با سیستم بازی حریف وفق بدهم. به نظرم اینکه آدم سیستم بازی مشخصی داشته باشد خودش یک محدودیت است.
*شما ابتدای صحبت تان درباره مارادونا گفتید. حالا یک ستاره دیگر یعنی کریستیانو رونالدو به سری A آمده، معنی اش این است که لیگ ایتالیا در حال بازگشت به اوج است؟
آمدن کریستیانو سیگنالی قوی برای چهره لیگ ایتالیاست. ایتالیا سالیان زیادی لیگ ستارهها بود؛ مارادونا، پلاتینی، زیدان، رونالدو، شوچنکو، کاکا، ایبرا… در ۱۰ سال گذشته دیگر این روند کاهشی بوده است. آمدن کریستیانو اعتبار به همراه خواهد داشت. او یک حرفهای فوق العاده است. تنها عیب رونالدو این بود که به یوونتوس رفت! (میخندد) این موضوع کار ما را سختتر میکند.
*شما باشگاههای بزرگی را در ایتالیا، اسپانیا، آلمان، انگلیس و فرانسه هدایت کرده اید. دیگر چه کاری مانده که انجامش بدهید؟
اینکه شب بزرگی مثل آنچه که برابر لیورپول رقم زدیم (بردن یک بر صفر این تیم در لیگ قهرمانان با ناپولی) را دوباره تجربه کنم. مثل همین شبی که قرار است برابر پاریسنژرمن داشته باشیم. الزاماً دنبال پیروزی نیستم ولی میخواهم لحظات بزرگی را تجربه کنم.
*خب صحبت از پاریسنژرمن شد. وقتی شما سال ۲۰۱۲ به این تیم رفتید، پروژه تان براساس مکتب ایتالیایی ساخته شد؛ شما و لئوناردو و کلی از بازیکنانی که از سری A بردید. چرا؟
فکر نمیکنم چنین خواستهای بود که بخواهد تیم براساس مکتب ایتالیایی شکل بگیرد. طبیعتاً چنین خواستهای بود که براساس مکتب سطح بالا، حرفهایگری و قابلیتهای فنی بالا تشکیل شود و ذهنیت برنده شدن به این تیم منتقل شود. در این برنامه نقش ایبرا کلیدی بود. خود من از سفر به پاریس چیزهای زیادی آموختم.
*حالا اگر صادقانه پاسخ دهید، بازگشتتان به پارک دوپرنس تأثیری در احساستان دارد؟
بله. همیشه دیدن دوستان لذتبخش است به ویژه اینکه من خودم پاریس و این ورزشگاه را دوست دارم. اینکه ببینی این باشگاه بزرگ شده، زیباست. پاریسنژرمن الان یکی از بهترینهای اروپاست. پاریس میتواند لیگ قهرمانان را ببرد، این موضوع قطعی است. در عوض، آخرین باری که به پارک دوپرنس برگشتم، همین سال پیش با بایرنمونیخ، شرایط برای ما خوب پیش نرفت؛ ما ۳ بر صفر باختیم و بعد از آن بازی از باشگاه اخراج شدم. خب پس باید این دفعه حواسم جمع باشد! (میخندد).
منبع: خبرورزشی