شفقنا ورزشی: آیا بازیکنان بزرگ در فوتبال اروپا در ترکیب تیم دخالت می کنند؟ آیا آنها مربیان را عوض می کنند و یا در انتخاب مربی جدید نقش دارند؟ آیا آنها با هر بازیکنی که مخالف باشند زمینه جدایی اش را فراهم می کنند؟ در فوتبال ایران شرایط چگونه است؟ آیا نقش ها عوض نشده است؟
به گزارش شفقنا ورزشی، دیگو مارادونا یکی از بزرگترین فوتبالیست های تاریخ فوتبال جهان است البته اغراق نمی گویم اگر اسطوره آلبی سلسته را بهترین بازیکن تاریخ هم بدانیم.
مارادونا خود یک اسطوره بود اما زمانی که هدایت تیم ملی فوتبال آرژانتین را برعهده داشت درباره مسی این سخن قابل تامل را بر زبان آورد” مسی مانند رئیس جمهور است و باید در محضر او با نهایت ادب و دقت صحبت کرد”
این گفته مارادونا به خوبی اثبات می کند که مسی در پس چهره آرامی که دارد یک طغیان گر است که تاب هر چیزی را ندارد و مانند همه نابغه ها یک خوی دیوانگی هر چند کم در او وجود دارد.
اما آیا مسی در ترکیب تیم دخالت می کند؟ آیا او مربیان را عوض می کند؟ آیا این او هر بازیکنی را که دوست داشته باشد به سران باشگاه معرفی می کند؟ آیا او تاب نیمکت نشینی را ندارد؟ آیا مربیان برای راضی نگه داشتن مسی ترکیب را آنگونه که این بازیکن دوست دارد به میدان می فرستند؟
درباره این سوال ها نمی توان با قاطعیت پاسخ داد اما گمانه زنی های زیادی به گوش می رسد. به عنوان مثال رسانه های آرژانتینی براین باور هستند که مسی دلیل اصلی دعوت نشدن کارلوس توس به تیم ملی آرژانتین است تا جایکه این بازیکن بزرگ دوست دارد در کنار آگرو و یا هیگواین بازی کند و سرمربی تیم ملی هم مجبور است که به خواسته مسی تن در دهد.
در بارسلونا هم شرایط تا حدودی اینگونه است. بسیاری از رسانه های نزدیک به آبی-اناریها براین باور هستند که مسی در تصمیمات کلان باشگاه نقش دارد تا جایکه او بود که خراردو مارتینو را بعد از فوت ویلانووا به تیم پیشنهاد داد و حتی بعضی از رسانه ها هم مدعی شدند که انریکه ترکیب تیم را آنگونه که مسی دوست دارد به میدان می فرستد و حتی جرات تعویض کردن او را اگر هم در بدترین شرایط خود باشد ندارد.
شایعه های زیادی از این قبیل به گوش می رسد اما خود مسی بارها چنین چیزی را رد و تاکید کرده که تابع تصمیمات باشگاه است. مسی تنها بازیکنی است که در فوتبال مدرن خبرهای درباره دخالت او در ترکیب تیم و یا جذب و جدایی مربیان و بازیکنان دارد. به عنوان مثال بازیکنی بزرگی مانند کریستیانو رونالدو که سه بار توپ طلا را به دست آورده اجازه چنین دخالت های را به خود نمی دهد.
شرایط رونالدو با مسی به کلی متفاوت است. این بازیکن پرتغالی در این چند سال حضورش در رئال بارها از عملکرد سران باشگاه ناراحت شده است با این حال به خود اجازه نداده است که هیچگونه سخنی را علیه باشگاه رئال بر زبان آورد چرا که به خوبی می داند که او به عنوان بازیکن تنها وظیفه درخشیدن در میدان و گل زدن را دارد. رونالدو مخالف جدایی بازیکنانی مانند مسوت اوزیل و آنخل دی ماریا بود. او با برکناری کارلو آنچلوتی به شدت مخالف بود و بدتر از آن اصلا از آمدن بنیتس خوشحال نبود با این حال تنها ناراحتی ظاهری نشان داد و سعی کرد که هیچگونه سخنی علیه باشگاه بر زبان نیاورد چرا که برای رونالدو و دیگر بازیکنان رئال نام این باشگاه و احترام گذاشتن به هواداران مهم تر از هر چیزی است.
اما در فوتبال ایران شرایط به کلی متفاوت است و هر بازیکنی که به کمی شهرت و محبوبیت می رسد این اجازه را به خود می دهد که مسی وار رفتار کند و تاج و تخت پادشاهی بر هم نهد. محرم نویدکیا در برنامه نود با سخنانی که بر زبان آورد بسیاری را شگفت زده کرد. او نشان داد که در ورای چهره آرام و متینی که دارد چیزهای دیگر هم در وجود او است. سپاهان تا قبل از آغاز فصل یکی از اصلی ترین شانس های کسب عنوان قهرمانی بود. این تیم مربی بادانش و فهیمی مثل فرکی را روی نیمکت خود داشت و در فصل جابجایی تابستانی هم به خوبی بازیکن جذب کرده بود اما حاشیه سازی ها نویدکیا باعث شد تا سپاهان به راحتی زمین بخورد و نابود شود بدون آنکه نام این باشگاه بزرگ و یا هواداران پر شوری که داشت برای بازیکنی باتجربه مانند نویدکیا اهمیت داشته باشد.
مربی مانند استیماچ بعد از دیدار برابر استقلال تهران گفت که چیزهای را در سپاهان تحمل کرد که اسب هم نمی توانست آن را تحمل کند و الان دیگر برای همه روشن شد که منظور او چه چیزی بوده است. برای مربیانی که از فوتبال مدرن اروپا می آیند حتی نمی توانند رفتارهای بعضی از بازیکنان ایرانی را باور کنند. چگونه یک مربی مانند استیماچ که از فوتبال مدرن اروپا آمده است می تواند باور کند که یک بازیکن که سالهای پایانی فوتبال خود را پشت سر می گذارد تا این اندازه در مسائل باشگاه دخالت کند؟
وین رونی که بهترین گلزن تاریخ فوتبال انگلیس و نماد باشگاه منچستر یونایتد است تنها به فرگوسن پیشنهاد می دهد که بازیکنی مانند اوزیل را جذب کند اما فرگوسن جوابی به او می دهد که به گفته رونی الان هم فراموش نکرده است. رونی اعتراف کرد که او نباید در کار فرگوسن دخالت می کرد و وظفیه جذب بازیکن هیچ ارتباطی به او ندارد اما چرا در فوتبال ما تا این اندازه بازیکنان بزرگ غیر حرفه ای رفتار می کنند؟ نویدکیا تنها یک نمونه در فوتبال ایران است و نمونه های زیادی در این زمینه وجود دارند. مهدی رحمتی هم در استقلال چنین تاج و تخت پادشاهی برای خود به راه انداخته است تا جایکه کادر فنی باید دروازبانی را جذب کند که مطابق میل سید باشد و اگر او با بازیکنی به مشکل خورد باید از استقلال جدا شود و یا اینکه سران باشگاه باید با مربی که با آقای کاپیتان اختلاف نداشته باشد قرارداد امضا کند.
کاپیتان استقلال چون جایگاه خود را در تیم ملی ثابت می دید و گمان می کرد که کارلوس کی روش از هدایت تیم کنار گذاشته می شود سخنان تندی را در حساس ترین زمان بر زبان آورد و همین هم باعث شد تا مربی اقتدارگرای مانند کارلوس کی روش او را برای همیشه از تیم کنار گذارد و در حالی که رحمتی تفاوت زیادی با دیگر دروازبان ها دارد اما هرگز به تیم ملی دعوت نشود و کی روش او را نبخشد.
کی روش در کنار فرگوسن درس پس داده بود. او به خوبی از استاد بزرگ خود یاد گرفته بود که یک بازیکن باید به باشگاه و تیمی که در آن بازی می کند احترام گذارد و در مسائلی که به او مربوط نیست دخالت نکند. فرگوسن با بازیکنانی مانند وین رونی، پل اینس، روی کین و دیوید بکام به خاطر دخالت در مسائلی که به آنها مربوط نیست به شدت برخورد کرد و با وجود آنها منچستر یونایتد به شدت به این بازیکنان نیاز داشت اما نه تنها با جدایی آنها مخالفت نکرد بلکه آنها را به این کار هم سوق داد. مگر بازیکنان فوتبال ایران بزرگتر و بهتر از چنین بازیکنانی هستند که یک مربی باید دخالت های غیر حرفه ای آنها را قبول کند؟
و یا اینکه در پرسپولیس بازیکنی مانند طارمی که حتی نتوانست تیمش را قهرمان لیگ برتر کند جلو خبرنگاران سینه سپر می کند و خود را بزرگ تیمی معرفی می کند که بازیکنان بسیار بزرگ تری از او به فوتبال ایران و آسیا معرفی کرده است. بله بازیکنان به ظاهر حرفه ای ایران وقتی سخن از دریافت پول و قراردادها به میان می آید سخن از فوتبال حرفه ای می زنند اما وقتی به خاطر حاشیه سازی از آنها انتقاد می شود این عبارت را بر زبان می آورند” فوتبال ما کجا و فوتبال اروپا کجا”.
و به راستی فاصله زیادی بین فوتبال ایران با اروپا و حتی بعضی از کشورهای آسیایی وجود دارد و باید برای این فوتبال که در آن یک بازیکن همه نقش ها را برعهده می گیرد مرثیه ای غمناک سر داد.
انتهای پیام